سايت
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به قلم هادي سياسي خدامراد عربي فرد نوشت:
سلام بر مدينه شهر پيامبر،شهر علي و فاطمه (س) ، شهر آل الله ، شهر کوچه هاي بني هاشم ، شهر حسن(ع) ، شهر حسين (ع) ،شهر علي(علي)،شهر غُربت علي (ع) در نخلستانهاي آن. سلام بر چاههاي مدينه ،.... خوب گوش کن...!
صداي علي را مي شنوي از داخل چاههاي مدينه!خواهي شنيد،گوش کن...ضجه(آه و اشک)مولايت وارث غدير!غربت کوچه هاي بني هاشم در کنار بقيع از عملکرد به ظاهر مسلمانان با مسلک وهابي و صهيونيستي مدعي خادم الحرمين،غربت اشرف کائنات عالم مصطفاي خوبيها،محمد امين(ص) در بين حاکماني بي کفايت و... تو شيعه علي هستي مگر مي شود نداي امامت را نشنوي؟لبيک بگو... لبيک ... هيچ ميداني چرا مولايت براي چاه درد دل ميکرد؟ براي اينکه بماند،بماند در پسين سالها و قرنها تا به گوش من و تو برسد.دعاي کميل او را مي شنوي؟ براي من و تو گفته، او ميداند هيچ زباني رساتر و گوياتر از زبان او نمي تواند حمد و ثناي حضرت رب را گويد، به من و تو ياد داده چگونه نجوا کنيم.
آه مدينه!تو مانده اي!تو هستي!اما... اما آيات تطهيرت کجايند؟آن آل ياسين را کجا بجوئيم ، سر بر کدام ضريح بگذاريم و قرنها غربت شيعه را بگرييم؟پنج هزار پروانه حرم امن الهي،پنج هزار پرستوي ميهمان خدا و رسولش ،حدود پانصد شيعه مولا علي(ع) مگر مي شود تنها و تنها به حساب بي کفايتي و بي لياقتي غاصبان کليد داري حرم الهي گذاشت؟
مگر مي شود از نقش پشت پرده دنياي سلطه که شيعه را رافضي خوانده و تکفير مي کند چشم پوشيد؟
مگر مي شود از نقش صهيونيست ها ، سلفي ها ، تکفيري ها و وهابي ها که به خون شيعه تشنه است چشم پوشيد؟ و به ديد اتفاق به آن نگريست؟بصيرت گوياي آن است که بايد چشم باز کرد بايد فهميد که شيعه يک بيابان تشنگي ،اين جمله در مناي 94 و در حرم امن الهي تحقق پيدا کرد سرگردان مي ماني. با حال و هواي ديگري به ضيافت الهي آمدي اما عرفات را، اما منا را اما حرم خانه خدا را جور ديگري بيني،حيران مي شوي.
انگار از خواب ابدي برخواسته اي که نمي داني به کدام سو روي آوري،نه اثري،نه جاي پايي ، نه علامت و نشانه اي اين آن مدينه النبي نيست!نه!
نکند اشتباهي شده؟پيامبر خدا غريب است به غربت فرزندانش در شهر خود!فرزندانش غريب تر و شيعيانش غريب تر و تشنه تر در صحراي عرفات ،محصور حصار نامردماني از جنس وهابي و سلفي اما از نامردمي اين مردمان هيچ هم بعيد نيست،زمانه مي گذرد اما تاريخ بارها و بارها تکرار مي شود مگر در زمان پيامبر (ص) همين مردم بر سرش خاکستر نريختند؟ مگر دندانش نشکستند؟اکنون نيز خروارها غبار بر قبر مطهرش مانده و مردمش مسجد گسترش ميدهند. بزرگ و بزرگتر و مجلل تر مي سازند.شيعيان را در حرم امن الهي فوج فوج به تنگي نفس و به تشنگي صحراي کربلا به قتل مي رسانند تا خوارج هاي بي شمار در طول تاريخ پرورش دهند و ابن مجلم ها بسازند که از عبادتهاي بي ولايتشان پيشاني پينه بندد و قلبهايشان نيز از کينه آل محمد (ص).....
آه مدينه ! حرم نبي خدا! کوثرت کجاست؟چشمت را بستي تا شبانه کجا به خاکش بسپارند!
آه صحراي منا چشمت را بستي که کبوتران حرم خدا را به مظلومانه ترين شيوه تاريخ به قتل برسانند؟مردم تو لايق آن نبودند که دختر پيغمبر را مشايعت کنند و بر جنازه مبارکش نماز گزارند،بر خاکش بسپارند،مردم تو لايق مشايعت شيعيان علي در صحراي منا و عرفات نبودند. آن دردانه نبي (ص) چگونه مي توانست تحمل کند،آنهايي که بر پدرش جفا کردند.خودش و همسرش جفا کردند و حق الهي را غصب نمودند اکنون در تشييع و مشايعت او و شيعيانش باشند! بي وفايي است از همان اول ثابت کرده اي مدينه!
حيف نباشد آن آيت عيني نجابت قبرش را بر شما معلوم کند؟
حال که بر پدرش معلوم است،قبر نداشتن معلوم است چه مي کنيد؟ با شيعيانش در منا چه کردند؟
بدانيد اگر روزي فرمان ولي عصر حضرت حجت عج و نائب بر حقش ولي امر مسلمين جهان حضرت امام خامنه اي (مدظله العالي) رقم خورد
بسيجيان مردمي گردانهاي واکنش سريع بيت المقدس جمهوري اسلامي ايران به فرمان فرمانده عزيزتر از جانشان مي توانند طورمار سلفي ها و تکفيري ها و وهابي ها و قاتلان شيعيان علي در صحراي منا را با غرش موشکهاي شهاب،قادر و سنجيل ،عماد در هم بپيچند.
منتظر نشسته ايم و چشم بر لبان مبارک اماممان داريم
تا آن لحظه فرا رسد
تقديم به ارواح طيبه حاجيان جان باخته در حرم امن الهي